چند سال پیش داستان مربوط به آزمایش رومه واشنگتن پست رو در ایستگاه مترو شنیده بودم و حتی قسمتهای کوتاهی از فیلم این مطالعه میدانی رو هم در یوتیوب دیدم، ولی هیچ شناختی نسبت به نویسنده و تفکر پشت این داستان نداشتم. زمان گذشت و مدتی پیش با کتاب حواسپرتی مرگبار» آشنا شدم. ترجمه دو تا مقاله برنده پولیتزر که توسط یکی از بهترین رومهنگارهای دنیا یعنی جین واینگارتن تالیف شده. این کتاب دو مقاله در زمینه کلی حواسپرتی، یکی حواسپرتی جمعی و دیگری در مورد حواسپرتی فردی داره که خوندن اونها انسان رو نسبت به حوادث نسبتاً ساده ولی پیچیده پیرامونیش آگاهتر میکنه.
اولین مقاله وانگارتن که در سال ۲۰۰۸ برنده جایزه پولیتزر شد در مورد اجرای برنامهریزی شده یکی از بهترین موزیسینهای دنیا در یکی از شلوغترین ایستگاههای متروی واشنگتن هست. واینگارتن در این نوشته سعی میکنه به ما نشون بده چقدر انسانهای بیملاحظهای هستیم چون نسبت به اتفاقاتی که در یک قدمی ما میافته حواسپرتیم. شاید هیچکسی باور نکنه که مثلاً کسی مثل لیلی افشار یا کیهان کلهر با لباسی مبدل نشسته باشن در ایستگاه مترویی در شهر تهران و شروع به نوازندگی گیتار کلاسیک یا کمانچه بکنند. درسته شاید به نظر دور از دسترس باشه ولی اصل کاری عدم توجه ما مردم به اتفاقات پیرامونی هست. شاید خیلی از ما سلیقهای متفاوت داشته باشیم و حتی موسیقی که اجرا میشه رو حتی نشناسیم ولی شناخت و آگاهی محیطی ما از لذت بردن» چیزی نیست که بشه اون رو در آدمی تغییر داد. افرادی که در گذر از این اتفاق و در بیرون از متروی مورد سوال قرار گرفتن جوابهای منحصر بفردی دادن که میشه با خوندنشون با اونها همذاتپنداری هم کرد.
ویدئوی اجرای جاشوا بل در ایستگاه متروی واشنگتن
ولی مقاله دومی که واینگارتن بخاطر اون در سال ۲۰۱۰ هم برنده جایزه پولیتزر شد، در مورد یک نقص حواس فردی هست. همه کسانیکه به فکر تشکیل خانواده میافتن و بعد در صدد داشتن فرزند هستن، قطعاً در ابتدا مسئولیت به وجود اومده بعد از پدر یا مادر شدن رو پذیرفتند. مقاله حواسپرتی مرگبار» برگرفته از همین مقاله دوم هست. پدر و مادرانی که به خاطر یک اشتباه در محاسبه و شناخت محیطی در لحظه، باعث به وجود اومدن یک حادثه مرگبار و جبران ناپذیر شدند. داستان پدر و مادرانی که به خاطر دوست داشتن و توجه بیش از حد به فرزندشون، او رو از دست دادند. این داستان واقعی تلخ، از پسر بچه بیست و یک ماههای شروع میشه که به خاطر حواسپرتی پدرس در صندلی عقب ماشین جا میمونه و به خاطر گرمازدگی از دنیا میره.
جین واینگارتن
این دو جستار قطعاً جزء ماجراهای جالب توجه در عصر معاصر ما هستند. خواندن اونها رو به شما توصیه میکنم و حتی پیشنهاد میکنم نویسنده این دو مقاله، جین واینگارتن رو هم دنبال کنید و به بقیه نوشتههای او هم سر بزنید.
رو ,مقاله ,ولی ,هم ,یک ,داستان ,به خاطر ,که در ,در ایستگاه ,aparat embed ,iframe aparat ,iframe aparat embed ,aparat embed frame ,برنده جایزه پولیتزر
درباره این سایت